شعری بخوانید از خانم فرشته امیری – کرمانشاه
در گرگ و میشغروبخورشید خستهاز گردش روز آرام ارامبه خواب میرودآبی دریا رو به سیاهی میزندتلألو ماهو رقص ستارگانبر روی امواجفضایی میگستراند شاعرانه و من غرق میشومدر ژرفای این همه…
در گرگ و میشغروبخورشید خستهاز گردش روز آرام ارامبه خواب میرودآبی دریا رو به سیاهی میزندتلألو ماهو رقص ستارگانبر روی امواجفضایی میگستراند شاعرانه و من غرق میشومدر ژرفای این همه…
شعر سپید سیما یداللهی آغشته ام کنبه عطر کلمه هایی خیسکه برای به آغوش کشیدن خیالتبی قراری می کنندیادت اینجاستبامن درخیابان قدم می زندو بهار در چشمان تو پیداستمن شکفتن…
رباعی معصومه زارع ققنوسم و اتش از پرم می ریزد غم از سر و روی پیکرم می ریزد بی تابم و خسته، خاک عالم انگارباران شده بی تو بر سرم…